نویسنده: محمدهادی معرفت




 

حذیفه بن یمان اولین كسی بود كه درباره‌ی یكسان شدن مصحف‌ها سخن گفت و سوگند یاد كرد كه به نزد خلیفه خواهد رفت و از او خواهد خواست كه فقط یك قرائت بین مسلمانان معمول باشد. (1) او بود كه در كوفه در این باره با صحابه‌ی پیامبر (صلی الله علیه و آله) مشورت كرد و همه‌ی آنان، به جز ابن مسعود، با پیشنهاد او موافقت كردند. با طرح این پیشنهاد عثمان با آن موافقت نمود. سپس آن گروه از اصحاب پیامبر را كه در مدینه بود فراخواند و در این باره با آنان مشورت كرد؛ همه با پیشنهاد یكسان كردن مصاحف موافقت كردند.
هم چنین امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) رأی موافق خود را با این برنامه به گونه اصولی اظهار نمود. ابن ابی داوود از سوید بن غفله روایت كرده است كه علی (علیه السلام) فرمود: «سوگند به خدا كه عثمان درباره‌ی مصاحف (قرآن) هیچ عملی را انجام نداد مگر اینكه با مشورت ما بود. او درباره‌ی قرائت‌ها با ما مشورت كرد و گفت: به من گفته‌اند كه برخی می‌گویند قرائت من بهتر از قرائت توست و این چیزی نزدیك به كفر است. به او (عثمان) گفتم نظرت چیست؟ گفت: نظرم این است كه فقط یك مصحف در اختیار مردم باشد و در این زمینه تفرقه و اختلاف نداشته باشند. گفتم نظر خوبی است» (2).در روایت دیگری آمده است كه علی (علیه السلام) فرمود: «اگر امر مصحف‌ها به من نیز واگذار می‌شد، من همان می‌كردم كه عثمان كرد.» (3)
پس از آنكه علی (علیه السلام) به خلافت رسید، مردم را برآن داشت تا به همان مصحف عثمان ملتزم باشند و تغییری در آن ندهند، گرچه در آن غلط‌های املایی وجود داشته باشد. این از آن نظر بود كه از آن پس هیچ كس، به عنوان اصلاح قرآن، تغییر و تحریفی در آن به وجود نیاورد. از این رو حضرتش تأكید فرمود كه از امروز هیچ كس نباید به قرآن دست بزند و دستور‌«إنَّ‌القرآن لا یُهاج الیوم و لا یُحوّل» را قاطعانه صادر نمود. (4)

موضع امامان در حفظ مصحف مرسوم

كسی در حضور امام صادق (علیه السلام) عبارتی از قرآن را برخلاف آنچه دیگران قرائت می‌كردند، قرائت كرد. امام (علیه السلام)‌ به او فرمود: «دیگر این گونه قرائت مكن و همان گونه كه همگان قرائت می‌كنند قرائت نما» و نیز در پاسخ كسی كه از نحوه‌ی تلاوت قرآن سؤال كرده بود، فرمود: «قرآن را به همان گونه كه آموخته‌اید تلاوت كنید.» (5)
از این رو اجماع علمای شیعه بر این می‌باشد آنچه امروزه در دست است، همان قرآن كامل و جامع است (6) و هرگز دچار تحریف و تغییر نشده است و قرائت معروف میان مسلمانان (قرائت حفص) همان قرائت صحیح و درستی است كه خواندن آن در نماز، صحیح است. استناد به نص موجود در تمام موارد، درست است و همان است كه بر پیامبر (صلی الله علیه و اله) وحی شده و چیزی جز این نیست.
تصور نمی‌رود كه مخالفت عبدالله بن مسعود نیز مخالفتی اصولی بوده است. او از این جهت ناراضی و ناراحت بوده كه افرادی را برای انجام این امر مهم انتخاب كرده بودند كه صلاحیت این كار را نداشته اند. كاری كه خود ابن مسعود برای انجام آن شایستگی كامل داشته است. او می‌گفت: «اینان كسانی هستند كه حق نداشتند خود در قرآن دخالتی كنند.» (7) و از این رو از تسلیم نمودن مصحف خود به فرستاده‌ی خلیفه به شدت امتناع ورزید.

پی‌نوشت‌ها:

1. فتح الباری، ج9، ص15.
2. الاتقان، ج1، ص 59.
3. ابن الجزری، النشر فی القراءات العشر، ج1، ص8.
4. تفسیر طبری، ج27، ص104. تفسیر طبرسی، ج9، ص218.
5. وسایل الشیعه، ج4، ابواب قراءة القرآن.
6. بحارالانوار، ج92، ص 41-42.
7. طبقات ابن سعد، ج3، ص270.

منبع مقاله :
معرفت، محمدهادی؛ (1389)، علوم قرآنی، قم: مؤسسه‌ی فرهنگی تمهید، چاپ پانزدهم.